سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
آستون نخوری باباجون!
یکرزمنده
یکشنبه 88 بهمن 4
ساعت 11:17 عصر
| نظر

یه چیز جالب! ازواج محترم دم اداره پست مشغول فعالیتهای خوشه بندی بودند که ما حسب اتفاق از اونجا رد میشدیم که بریم یه جایی...
10متر فاصله ام بود با پست خونه که داشتم با همراهم حرف میزدم که تموم شد دیدیم یه بابابزرگ ی گفت :
ببخشید این شربت چیه! نگا کردم دیدم روش نوشته aseton و زیرش نوشته غیر قابل خوردن!!!
گفتم باباجون نخوری لنگت سیخ میشه! میری اون دنیا! این رو حوری های زمینی!!! اهل بتونه کاری میمالن بخودشون تا رنگ لاکشون بپره برن تو کار بعدی... (البت برخی هم بجهت تجدید وضو لابد!)
چیزی که برام جالب بود، زوج هایی بود که 
عده ای تازه زوجیده شده بودند! و 2تایی آمده بودند و برخی هم 30-40سالی بود و عصا زنان! با هم آمده بودند...
حیف وقت نبود وگر نه عکس های خوبی میشد استوند...
آدمیزاد همینه... فقط یه روز تنهای تنها عند ملیک مقتدر باید لخت و عور! وایساد (البت بجز آدم حسابی های قصه) و حساب پس داد...
از مال و منال و فرزند و جوانی و عفت و نماز و ... ولایــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــت... کسی جواب برا خودش حاضر کرده! لباس چی؟
پ.ن:
+ این نوه ی 21ام!عزیزجوان ما، 3تاو نصفی دندان در آورده! و کلی آدم در فامیل برایش قش (اصلاح شد غش! ) و ضعف میروند... هدیه
حسین است...  امام حسین علیه السلام
+ از امام حسین گفتم:
نوشته اند: "عطش بین او و آسمان حائل شده بود"
یعنی از تشنگی آسمان را نمیدید... خون هم از بدنش میرفت، تشنگی اش بیشتر می شد. اما از هیچکس آب نخواست..."حماسه حسینی ج2
+ دلم بهانه ی بوی سیب کرده حسین
    یعنی هنوز آسمان کربلا، عطش دارد
   چرا به بارگاه توام باری نیست
   یعنی که دلم هنوز خط و هم که خش دارد......

+ شاید برخی بدشان نیاید بدانند که : 12بهمن چند روز دیگه سالگرد شهادت شهید سعید غیاثی است...

شهید غیاثی شهدای دانشجوی دانشگاه آزاد اسلامی اراک  بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی اراک - بسیج - دبسیج دانشجویی -شهدا


13بهمن سالگرد شهید دادآفرید...

شهید دادآفرید شهدای دانشجوی دانشگاه آزاد اسلامی اراک  بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی اراک - بسیج - دبسیج دانشجویی -شهدا

و 30 ام ش سالگرد شهید حسین زمانی ...

شهید زمانی شهدای دانشجوی دانشگاه آزاد اسلامی اراک  بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی اراک - بسیج - دبسیج دانشجویی -شهدا

  خداقوت عرض میکنیم به ....







یه پست مامانی ...
یکرزمنده
پنج شنبه 88 بهمن 1
ساعت 10:7 عصر
| نظر بدهید

یادگاری از معراج و یاد آن مادر شهید گمنام  خوشبحالت مجید غم مادرت فقط ...
کسی به فرق دختر شهید با بقیه دختر ها فکر کرده...
و رقیه مویه میکند هنوز از بی بصیرتی خواص  مدعیان حسینی و حسینیه ای...
خدایا مخواه در حسینیه باشیم و با یزید دست بیعت ...






بدون فیلم نامه! یا روزمرگی
یکرزمنده
جمعه 88 دی 25
ساعت 10:18 عصر
| نظر
سلام علی آل یس
یکی از همکلاسی ها اصرار داشت که استاد در مورد مکانیسمی برای تولید و ساخت یک فیلم بدون فیلم نامه توضیح بدهد!!
اولش تنی چند تن از رفقا به اون بنده خدا خندیدیم، خودش هم خندید! اما باز هم پرسید آیا میتوان فیلمی ساخت که فاقد فیلم نامه باشه؟
به نظرم رسید که خیلی از آدم ها دارند داخل فیلم زندگی شان، بدون فیلم نامه -بخونید برنماه ریزی یا  اسم ش رو بذاریم در آینده چه بکنم! - بازی میکنند...
جالب هم این است که طایفه آدمیزاد، آنچنان قشنگ این رل را بازی میکند که آدم میماند که این روزمرگی درد آور را با چه چیزی تسکین میدهد...
امان از روزمرگی...
دلم بیابان میخواهد... تریجا نزدیک اهواز... تریجا ا چند نفر که تازه ما را پیدا کرده اند...
| ادامه مطلب...