سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
گریه ستان با 1بلیط واحد1
یکرزمنده
سه شنبه 88 دی 22
ساعت 10:28 عصر
| نظر

گاهی وقت ها حس میگنم ما ها خیلی اهل ناله
زاری هستیم، برعکس برخی دوستان که از ماه های قمری 6-7ماهش رو سیاه پوش اند اهل
سیاه کاری نیستم! تا حالا هم فکر کنم توفیق مشکی پوشیدن برای امام عشق رو هم
نیافتم! -البته گذاشتیم واسمون بخرند
!-

اما روزگاریست که محرم را تو جیبمون گذاشته
و گاهی در مسیر های مختلف با توجه راننده یا مسافر بودن میخونم و پای روضه های
"ساعت3بعدازظهر کمی آنطرف تر از فرات مینشینم"... خیلی خیلی مجموعه قشنگ
و کم نظیریست
...

چند بار خواندم ولی هر بار بعد از برخی از
صفحاتش که روضه نگاریست بر حسین علیه السلام و اصحابش دلم میخواد
  هر جا هستم باشم اما
فکر کنم چراغ ها را کم کرده و همه در حال گریه اند...

وجدانی بزور هم که شده! بلند بلند بزنم زیر گریه...

یاد سبحان افتادم...

خیلی سربسته.... آدمیزادِنوزاد، کلا اشکش دم
مشکش بوده و ... کمی بزرگ میشود و با قاقالی لی جاتهای مختلف از شدت گریه های خود
میکاهد یا میکاهندش
...

وای بر وقتی که آدمیزاد فکر کرده او آدم
ست... بعد گریه که چه عرض کنم حتا میترسد در مجامع عمومی بخندد
...

میترسد دیوانه خطاب شود؛



طفلک آن آدمیزادِ دیوانه...
+
چقدر از اون مطلب گذشت و مجید  که با او رفیق شدیم و از خیلی های دیگر...






بچه های دهاتی
یکرزمنده
پنج شنبه 88 دی 10
ساعت 12:15 عصر
| نظر

+ چندتا بچه ی دهاتی بودند که کنار امام زاده خیمه عزا راه­ انداخته بودند برای حسین...

شب ها داخلش نوحه میخواندند و مویه میکردند...

همه ی اهالی ده دیدند یک شب نور سبزی از آسمان به قبه ­ی امام­زاده و از از آنجا تا خیمه­ ی­  عزای­ پسر فاطمه رفته بود...

+ شده بود حسینیه کوچکی که همه آمده بودند داخلش برای حسین گریه کنند...

+ چندتا بچه ی دهاتی بودند که کنار امامزاده خیمه عزا راه انداخته بودند برای حسین...
+ چندتا بچه ی دهاتی بودند که کنار امام زاده خیمه عزا راه­ انداخته بودند برای حسین...  شب ها داخلش نوحه میخواندند و مویه میکردند...  همه ی اهالی ده دیدند یک شب نور سبزی از آسمان به قبه ­ی امام­زاده و از از آنجا تا خیمه­ ی­  عزای­ پسر فاطمه رفته بود...    + امام حسین + حسین + عاشورا






کشته شده بدست دعوت کنندگان
یکرزمنده
سه شنبه 88 دی 8
ساعت 10:9 عصر
| نظر

سلام بر کسی که بدست دعوت کنندگانش کشته شد.
سلام بر کسی که خونش را آنها ریختند که خون و گوشت تنشان دارای اشکال بود از لقمه یا نطفه یا هر دو.
سلام بر کسی که هیچ نداشت که فدا کند جز جان، که بین او ادای امانت ازلی فاصله داشت.
سلام بر کسی که بهترین یاران را داشت و بدترین دشمنان را.
سلام بر کسی که حتا پس از14قرن هنوز غریب و مظلوم کشته میشود، و بر کشته اش هلهله میشود.
سلام بر کسی که هیچ گریزی از احتجاج با او در قیامت نیست برای انها که از او دففاع نکردند، و عمامه از سر نگرفتند و زیر آن پنهان شدند تا آنکه مردم از آنها جلو زدند مگر معدودی از مردان حقیقی و عالمان ربانی که ولی امر را شرمنده ی ولی عصر نکردند.
سلام بر کسی که هنوز خونش، خون ما را بجوش میآورد، و راهش ما را به راه میکشد و شهادتش آرزوی ماست.
سلام بر کسی که هنوز تیرها بقلبش فرو میروند، اما فریاد وای پسرم  مادرش  شنیده نمیشود.
سلام بر کسی که خیمه عزایش در میان هلهله سوزانده میشود.
سلام بر کسی که سرش را بر نیزه های رسانه شهر بشهر در میان هلهله میگردانند.
سلام بر زنی که مویه میکند.
سلام بر زنی که صبر میکند.
سلام بر زنی که نفرین نکرد ما را آن هنگام که دیدم و خاموش ماندیم  نه عمل کردیم به وظیفه و نه از غم دق.
سلام بر زنی که چادرش در شعله ای خیمه عزا شاید دوباره سوخته باشد.
سلام بر زنی که شاید در میان تجاوز به خیمه عزا شاید باز پشت در...
سلام بر آنکه خون گریست.
سلام بر آن که دشنام شندید از کسانیکه بر گناهشان استغفار کرد.
سلام بر کسی که دعوت کنندگانش او را خواهند کشت اگر...

+ دلم مثل گوشت له شده، شد وقتی آن عکس را نشانم دادند و دیدم پارچه ی نیم سوخته را... رفقا یا نزنید از این پارچه ها یا مواظب باشید.
+ اگر نبود یاد و ذکر ضریح سبز و آن دوستان ناب  چه میکردم در این عصر   وحشی ...
+ آه...