سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
چون هوای همونداریم، هوامون کثیفه...
یکرزمنده
یکشنبه 90 دی 18
ساعت 10:25 عصر
| نظر بدهید

راستی!
به نظرم هوای این شهر بخاطر این خیلی کثیفه که ما
هوای همو نداریم...

عکس

اینجا






گنجشکهابرای همسرم دعا کنید...
یکرزمنده
شنبه 90 دی 17
ساعت 10:8 عصر
| نظر

سلام علی آل یس
بعضی وقت ها مادرم، از جبهه حرف میزنه...
بعضی وقت ها به یاد ما میندازه که روزی جنگ بود، به یاد ما که جنگ همیشه در یادماست!
یه شب که با بانو، نشسته بودیم و گفت و گپی...
صحبت حضرت پدر شد... مادرم نیم نگاهی بهش کرد و گفت:
وقتی میرفت، -شما ها بچه بودین- هم دم من این گنجشکا بودن!
داشت هنوز برای گنجشک ها نون خورد میکرد که بپاشه تو بالکن    که ادامه داد
بهشون می گفتم شما براش دعا کنید که سالم برگرده...


تو نگاه پدرم، نگاه عجیبی بود...
اااا اون اسفند و خاموش کن... الان صدای سرفه ش در می آد...

+ برای تو پا نوشت می نویسم، که هم دم مجید شدی... موندی... می مونی...
ولی   "کمند است آنکه وی دارد نه گیسو..."






پیرمردی برای همیشه
یکرزمنده
سه شنبه 90 دی 13
ساعت 9:5 عصر
| نظر

عصرانه رو که خوندیم، از مسجد میزدیم بیرون که یکی از بچه ها، پکر گفت که حاج بخشی هم رفت!

به همین سادگی...

دلم میخواد ببینم این رسانه ی ملی ما، چقدر به حاج بخشی می پردازه؟

کاش یکی بود کارکردهای فرهنگی "حاج بخشی " بودن رو میریخت تو دایره!

یادت بخیر پیرمرد... ماشاءالله حزب الله هات هنوز هم دل ما رو محکم میکنه و پشت دشمن رو میلرزونه...

صداتو رو عشقه حاج بخشی...