سلام علی آل یس
حاصل عشق ار تویی لب چه گزم زان که لعل / می گزمت صبح و شام بر سر محراب می
یک کناری تو خودمان نشسته بودیم شاید عم زل زده بودیم به این پرچمی که تویش یک آسمان فرشته بود...
بعد دخترک پرید توی چرت چند ده ساله همه و پرسید بابایی اسمش چیه! ؟
شایپ بغض بوذ که ترکید
همه توی دلشان به نظرم گفتنذ که اسمش گم نامه...
+ چقدر فضا بوی عجیبی ذاشت.....
+ و تو که باغبانی.... باغبانی!