+ چندتا بچه ی دهاتی بودند که کنار امام زاده خیمه عزا راه انداخته بودند برای حسین...
شب ها داخلش نوحه میخواندند و مویه میکردند...
همه ی اهالی ده دیدند یک شب نور سبزی از آسمان به قبه ی امامزاده و از از آنجا تا خیمه ی عزای پسر فاطمه رفته بود...
+ شده بود حسینیه کوچکی که همه آمده بودند داخلش برای حسین گریه کنند...
+ چندتا بچه ی دهاتی بودند که کنار امامزاده خیمه عزا راه انداخته بودند برای حسین...