سلام علی آل یس ...
در بین دو چشمان تو دل خانه خراب است
این خانه خرابی ز من خانه خراب است
در بین سحرهای پر از رندی و مستی
افسانه ترین کار، بریدن ز مراد است
ما در پس آن خال سیه، سینه گشادیم
این سینه بسی تنگ از آن درد فراغ است
رندانه ز آن زلف پریشان گله داریم
بس زلف که از زلف تو در جعد مدام است
در شعله فقط اسم تو انگار نوشتند
انگار که از ذهن من شعله فرار! است
از هجر تو درمان امین، صد غزل ناب
چشمان خموش از غم ایام پر آب است