سلام علی ال یس
+ اینکه چقدر انسان می تواند بین زمین و آسمان معطل خودش بماند! یک حرف است، و اینکه یک انسان چگونه می تواند کلی موجود! را بین زمین و آسمان معطل خودش توی خماری نگه دارد، هم یک چیز!
خوب تو که هنوز داری خس خس می کنی! و توی سجده هایت از حال می روی! بگو مجنون که ای! این سینه تنگ، یا آن آغوش تنگ.... تو که شدی ماهی قرمز کوچک این تُنگ تنگ! داری بال بال چه چیز می زنی، قلندر.
+ گاهی وقت ها، سال از آدم عبور می کند و این آدم مانده بین همه ی روزهایی که بر او گذشته... این سال هم گذشت وقتی که در بهارش بهار نیامد! ای بهار جامه های پاک و جان های پاک، دعا میکنیم، این سال بیایی...
- امسال شهیدباران بود! و دل آسمان پر شد از این ستاره هایی که به او اضافه شد...