سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
زندان زبان
یکرزمنده
دوشنبه 91 اردیبهشت 11
ساعت 11:25 عصر
| نظر

 

این قزن قرن غلبه مستضفین بر مستکبرین است امام روح الله1

سلام علی آل یس

اینکه دوباره این مسیر رو برخلاف جهت همه ی ماشین های خفن به سمت امازاده میری... و لابلای زمزمه ی شهر نغمه ی حاج محمود رو میشنوی، خودش یعنی اینکه داری میری هیات!

بعد اینکه دلت گرفته و دوس داری وسط شور فریاد بزنی مادر... بعد همه ی موهای بدنت سیخ بشه... زل بزنی به همه ی بچه سیدهایی که تو حیات! امامزاده علی اکبر خوابیدن ... و نم نم باران...

همین دل ما از همه ی زشتی های این دنیا به این زیبایی ها خوشه...

مراسم سیدمرتضا رو تو تالار وحدت به نظرم شبیه کارهای گزارشی بود... انگار بچه های آوینی دارن برای آوینی گزارش درست میکنند...

قسمت ما بهشت زهرا نشد... اما کاش یکی متولی بشه و گروه تفحص شهدا رو توی تهران راه بندازه و بجای ور رفتن با گوشی ها موبایل ، دوربین بده به دست "اهل عمل"  رفقای بسیجی...

خیلی دلم میخواد از انقلابی بودن در دهه ی پیشرفت و عدالت بنویسم... از عمل به وظیفه در عصر بعثت دوباره ی انسان...

حکایت انقلابهایی که بواسطه ی انقلاب اسلامی در عالم بوقوع پیوسته اند و در حال وقوع هستند، حکایت سنگینی وظایف دسته ی دوم سربازان امام خمینی ست که در رکاب امام خویش باید و لابد آماده ی جهاد باشند، و اینکه هنوز برخی مفهوم جهاد را با قتال درهم دارند اشکال خود آنهاست... کسانیکه اول بدنبال قتال اند، کربلای خود را در سال 61 هجری از دست داده اند، اما همه ی آنهایی که از مفهوم جهاد و انسان جهادی و انقلابی را درک نکرده و کبریت بی خطر بودن برای شیطان خلاصی نیافته اند، باید و لابد خود را هر لحظه در کربلای خویش در خون ببینند فقط اذن خروج خون از حلقوم های بریده را آن زمان صادر میکنند، که شریان های جوشان آن از رگ شهید خارج شود و در تاریخ به کالبد شهدای اینده ورودی دیگر داشته باشد و این آن حلولی نیست که اهل کتاب برآن گرفتارند، که عبوری ست که اهل شهود بر آن یقین دارند...

 

1

1آخیش... خیلی وقت بود از این شروع استفاده نکرده بودم... دلم براش تنگ شده بود

2 بهتر از اونی شدی که هستی!

3 روزهای زیادیست زبانم در دهانم زندانیست!