سلام علی آل یس
خدا قسمت همه کنه، زیارت فاطمه معصومه سلام الله علیها رو.
به دو سه دلیل چند روزی مهمون رفقای معصومیه بودم، مصادف بود با ایام شهادت حضرت نور علی نور، فاطمه الزهرا، صدیقه کبری و منصوره فی السماء ...
شب قسمت شد رفتیم پای منبر حاج علیرضا، و بعدش حاج احمد، چه شوری به پا میشد با این برادران پناهیان...
بعد هم برگشتیم مدرسه...
صبح هم درس ... ظهر نماز ... مباحثه ...حرم... هیئت... درس...حرم.... نماز...مباحثه... هیئت........
هیئت خوبی بود.. مجلس گرمی.. بوی شهدا و صداشون رو شاید میشد شنید...
اما؛
یاد خیلی از شهرهای دور و نزدیکی افتادم که نه حاج علیرضای منبری دارن، نه احمد مداح و منبری.
نه یاسر و محمد و علی و خیلی از طلبه ای مطلوب ولایی دیگه...
شاید همین دلیل که چند وقته قم رفتن ، به جز در حرم اصلا حس خوبی ندارم... حس میکنم خیلی های این رفقا اگه بجای موندن تو قم برن به نقاطی که مردم هنوز استضعاف فرهنگی توشون دیده میشه، خیلی مبارک تره براشون...
یاد تعریفی افتادم که همه بلدیم "بسیجی یعنی علی علیه السلام که اتمام وجودش وقف اسلام بود"، اما...
شاید هم بیخودی میگم... شاید هم اشتباه میکنم...
و همچنان درس و نماز و مباحثه و حرم و هیئت... و درس و نماز و مبحثه و حرم و هیئت...