• وبلاگ : قلمك
  • يادداشت : آشپزي كنيد تا زنده بمانيد!
  • نظرات : 3 خصوصي ، 11 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + يكرزمنده(پاسخي به يك نظر1) 

    برادر عزيز علي آقا،
    از اينکه شما در زمره ي مسئولان قوه ي قضائيه محضر آقا مشرف شديد خشنود شدم، و گفتم بالاخره يکي از اين ب.د.د. مسئول شد.
    ضمن اينکه جسارتا اين را هم گوش کنيد بد نيست http://upload.iranblog.com/1/1229649076.mp3
    اما بعد
    نخست اينکه اينجا را گوش بفرماييد! و بعد اينکه؛
    شما بهتر ميدانيد، در زمان حضرت امير و آن فصل بندي مفصلي که امام مدظله داشتند، دوران مختلفي تبين شد، يکي دوران غربت بود و ديگر دوران حکومت و ...
    رفتار اميرالمومنين اگر چه در اين دوران با جباران متفاوت بود، اما هرگز در حمايت از اصول اساسي دين با کسي مماشات نفرمود. با خلفاي غاصب کمک مديريتي ميفرمود تا مصلحت جامعه اسلام در مقابل کفر
    راعيت شود ، اما در زمان زمامداري با تمام توان مقابل آنها ايستاد، اگر چه از مرگ زبير گريست و از غفلتش خون به دل شد، اما از شمشير زدن مقابل خوارج، جمليان و ... ترديد نکرد، قبل از شمشير کشيدن هم
    در فصل الخطابهايي که در نهج البلاغه ميخوانيم مرتب به نصيحت و بازگشت به حق آنها دعوت کرد.
    برادر عزيز شما قطعا بهتر از حقير ميدانيد، بغي چيست. بهتر ميدانيد در کارزار يک تخاصم بين اسلام و کفر نبايد وسط بود، نبايد دخالت نکرد، با حتي اگر لازم شد حج را نيمه تمام رها کرد، چرا همين آقا آن هنگام که آنهايي که شنبه بر امام المسلمين طغيان کردند اظهار نظر به نفع
    جامعه اسلامي نکرد، هيچ اسناد و ... کاملا مشخص است.
    "بحمداللَّه اين فتنه‏ها تمام شد. هر فتنه‏اى در مقابل حق، در مقابل ملت هوشيار از بين خواهد رفت؛ گرد و غبار فرو خواهد نشست. هميشه همين جور است"
    در مورد عدل هم که مشخصا فرمدند "معيار، اين است كه بر طبق قانون عمل بشود. عدل، اينجا تحقق پيدا ميكند." آيا شوراي نگهبان که سمبل صيانت از قانون است، مورد هجه ي هلشمي قرار نگرفت؟ آيا دخالت در آزادي يا عدم آزادي زنداني به هر دليل از سوي او دخالت در امور قانوني قوه ي مستقل قضائيه نيست؟ آيا اين حرکت مطابق با عدالت است؟
    "سخت‏ترين قسمت عدل هم عبارت است از آنجائى كه طرف مقابلِ عدل، اقويا هستند؛ زير بار نميروند، زور ميگويند، متوقعند. اينجا بايستى ايستادگى كرد. هنر قاضى اين است، استقلال قاضى اين است كه در يك چنين مواقعى، فقط و فقط خدا را و مرّ قانون را در نظر بگيرد. در همه‏ى قضايا - قضاياى فردى، قضاياى اجتماعى - اگر قانون ملاك عمل باشد، عدالت تأمين ميشود" آيا در مورد خانواده ي ايشان چنين شد؟ آيا ايشان مثل آيت الله خزعلي تبري جستند يا حمايت کرند؟ توصيه من به دوستان مطالعه ي نامه ي آيت الله حائري شيرازي به رهبر فرزانه امان است .
    "نكته اين است كه اگرچه تأمين عدالت عام و شامل، متوقف بر اين زيرساختهاست، اما اينجور نيست كه وجود اين زيرساختها لزوماً به معناى استقرار عدالت باشد. ممكن است اين چيزها را داشته باشيم، عدالت هم نداشته باشيم؛ از اين بايد ترسيد. آنچه عدالت را تضمين ميكند، انسانِ معتقدِ جازمِ عازمِ بااراده‏ى خداترس است. " آيا کسي که نمازگزاران را به تقواي الهي دعوت ميکند، خود نبايد به تمکين در مقابل قانون و ولي امر مبادرت ورزد؟
    اگر خاطر مبارک باشد روزگاري شما مرا به حمايت صريح از هاشمي متهم ميکرديد، و خود آنچنان نسبت به او سخن ميگفتيد، اما ?نچه من آنروز به شما گفتم، چارچوبي بود که ايشان بظاهر از آن خارج نميشد، و لازم بود ما هم -به عنوان متن مردم نه قوي عدليه و ...- حمايت کنيم! اما امروز رفتارهاي قانونگريزانه و .. مشخص است.
    متاسفانه شما در بخشي از لوگوي وبلاگ را ديده و در قبال آن سخن گفتيد، بدون خواندن متن! برادر عزيز "لا بالحواشي!" من در متن به انتخاب معاون اولي آقاي رحيم مشايي هم گله کرده بودم چون امام-مدظله- فرمود اند : "رئيس جمهور منتخب هم بايد قدر اين اقبال مردمى را بداند. شكر اين توجهِ مردم، عبارت است از خدمت كامل و جامع براى حل مشكلات مردم؛ تلاش براى پيشبرد كشور و تلاش براى حفظ اتحاد ملت بزرگ ايران. "
    ما با کسي تعارف نداريم، حتي با دوستان درون مجموعه اي خودمان که با افقداماتي که شد، متاسفانه بين دوستان جاني گله افتاد، البته سعي من بر اين بود که چون مثل گذشته در متن بدنه مديريتي نبودم ، و البته اجرايي چرا، دخالت يا اظهار نظر صريحي نداشته باشم، و البته از دوستان ديگر اين توقع ميرفت، و انجام دادند، اما شما چرا در مجموعه ي خودمان مانع از اين کار نشديد؟
    ايشان فرمود:"شكر مردم، حفظ وحدت است؛ حفظ وحدت، حفظ هوشيارى، حفظ برادرى، نگاه مشفقانه‏ى به يكديگر" من به سهم بسيار بسيار ناچيز خودم مشفقانه گفتم سخنان هاشمي وحدت آفرين نيست، چيزي که امام بصراحت بر لزوم آن تاکيد ميکند، اسب و استر و جنگ هم نداريم، اعتراض داريم حرف داريم، همينطور آقاي احمدي نژاد
    آيا دادن پيشنهادهاي هاشمي با اين جملات صريح مطابقت دارد؟"در همين جا هم براى حل و فصل قضايا، معيار قانونى وجود دارد. اگر قانون حاكم نشد، آن چيزى كه از بى‏قانونى بر سرِ همه خواهد آمد، بسيار تلخ‏تر است از آنچه كه اجراى قانون ممكن است در كام بعضى تلخى به وجود بياورد؛ «و من ضاق عليه العدل فالجور عليه اضيق». عدل همان رعايت قانون است. "
    شما که آن روز در فاصله ي چندمتري بوديد نشنيديد توصيه ي اما را به همه -حتي هاشمي فراجناحي!!!- که فرمود"نخبگان و خواص سياسى بايستى مراقب كار خودشان، حرف زدن خودشان باشند؛ اين خطاب به همه‏ى نخبگان است، خطاب به يك طرفِ خاصى، جناح خاصى نيست. همه بايد مراقب باشند. همه بدانند اين ملت، يك ملت يكپارچه است. احساسات اين طرف را عليه آن طرف تحريك كنند، آن يكى بيايد احساسات اين طرف را عليه آن طرف تحريك كند، اينها راه به جائى نميبرد. "
    من اميدوارم هاشمي باهوش انقلاب هوش درک اين جمله را داشته باشد که "جانبدارى‏هاى آنها درست بعكس نتيجه ميدهد. مردم از خودشان ميپرسند چه چيزى موجب شده است كه اين دشمنانى كه سى سال است عليه انقلاب اسلامى دارند تلاش ميكنند و از همه‏ى ابزارها و امكاناتشان عليه اين كشور و عليه اين ملت استفاده كردند، حالا شده‏اند دلسوز؟! مردم توطئه را ميفهمند؛ مردم ما خباثت را درك ميكنند. " و مثل منتظري ، شريعتمداري و ... نشود. انشاءالله
    منتها آقاي هاشمي در اين مورد که به -حرکت حتي کوچک- مواجه شد، مسبوق به سابقه ي حرف گوش نکردن است، اما اميدواريم آقاي احمدي نژاد به اعتراضها توجه کند

    ا