• وبلاگ : قلمك
  • يادداشت : روزنگار يك راهي قسمت نخست!! (چاره اي جز راهي بودن نيست)
  • نظرات : 1 خصوصي ، 5 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام

    در كش مكش ويروس كشي در سيستمي هك شده متني رو در آفلاين نوشتم و در دسكتاپ سيو!خدايش بيامرزد ويندوز قبلي در جنگ كم آورد ولي يادم رفت متن رو از دسكتاپ بردارم بعد همه چيز رو فرمت!!

    اين شد كه اين شد و از اون متن اينها در ياد مانده:

    كاش در فتح المبين باهم بوديم..دلم براي فتح المبين تنگ شد.در فتح المبين بيشتر از براي آيندگان بودم تا مزار شهداي گمنامش... پرچمهاي نارنجي يا فاطمه الزهرا كه نگاهت رو به تابلويي ميكشوند كه نوشته نبود زيارت قبول!

    حيف شد!دانيال نرفتن و فكه نرفتن!سالگذشته توفيق نجف رفتن و كربلا رفتن از راهيان گرفته نشده بود...ولي قصه نماز و بارون مشهد الرضا عليه السلام رو نتونستم به راهيان كوك بزنم!

    بهرحال منو به ياد حرم حضرت عباس انداخت..انشالله بارون اونجا و فرش كشي و تي كشيش نصيب تو نيز شود!البته من نظرم اينه اشنالله روزي بياد كه راهيان نور واسه كربلا و ثبت نام كنه

    يا حق

    پاسخ

    من م آنتي ويروس دوس ندارم چون فضوله و همه جا سرك ميكشه حتي فايلهايي متني كه رمز داره!!! و آدم رو ياد قول و قرارهاي ....... بگذرم/ در زلف چون كمندش اي دل مپچ .... باور كن تو فتح المبين و چند جاي ديگه از اون 2-3نفر اون حالات رو نمديدم و از چشم هاشون نمخوندم باهات موافقت ميكردم شايد اما به همون باروني كه بعضي متوجهش نشدند اون آدمها قايق نجات خيلي ها شدند و يكيش خود من ... و مشهد دلم مشهد ميخواد يا امام غريب / كربلا وا كربلا وا كربلا وا كربلا - ر.ج كن به ع.ط.و.ف.ت.يكي .ا.پ.س.ها.