يادمه وقتي اون كاروان شهدا اومدند گفتي يه چيز نوشتي واسشون به ما كه ندادي بخونيم اما حاجي چطوره وقتي شهيد ميبيني زبونت وا ميشه!
مثلا من الان چند وقته اينجام يه وقت نكنه يه سر بهم بزني نترس خونتون نميآم!