سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
سوسکهایی توی مغزروشنفکران دهه90
یکرزمنده
چهارشنبه 91 مهر 26
ساعت 11:26 عصر
| نظر

سلام علی آل یس

 چقدر سعی میکنم با عینک تو ببینم، حوادث این پرده ی نقره گون را. چقدر حس میکنم این نغمه هایی که در این اثار نیست! جایش هنوز توی نغمه های حزین تو در آن کادرهای فرار جایش خالیست.

اکنون می فهمم که وقتی میگفتی، لازمه کار داشتن امکانات نیست که ما امکاناتِ آن امکانات باشیم، بلکه اصل داشتن آن شیدایی است که اکنون ما بدنبال آن شیدایی میگردیم که از این همه امکانات برهره برداری کند!

داشتم فکر میگرذم که اگر تو یک تلفن همراه چند ده مگا پیکسلی داشتی و او افتخار حضور در جیب تو را می داشت، از آن گنج عظیم چه ها و چه ها که برای ما به یادگا نمیگداشتی!

راستی پای این تصاویری که به اسم دفاع مقدس توی کله ی ما میکنند، آنهایی که فقط بلدند فیلمهای رمانتیک جنگی! بسازند، مینشینی.

این روزهای ذهنم را تو پر کرده ای یا توهمی از تو پرکرده...

این بلندگوها نیستند که صدایت را توی گوشم پر میکنند، این خود تویی که در گوشم نجوا میکنی. راستی اتگار تویی که هنوز لباس احرامت را توی تن ات داری و یک چشمت را گرفته ای و یک چشمت را فروکرده ای توی ویزور یک دوربین گم نام! چقدر دوریم از تو که زودتر از همه ی فیلم سازان شاعر، با کلمات آب و رنگ مقدسی آسمانی میساختی برای چشم های خسته ما، اصلا تو اهل شهری آسمانی خودت بودی...

این روزها، همه ی دختران و پسران دهه ی هفتاد را کرده اند توی لباس خاکی و توی یک محله ی ایلیاتی بعد یا علی برادر یاعلی!

این روزها، همه ی حاجی ها و برادرانشان را کرده اند توی یک ون، و به ارشاد .... اصلن ولش کن... اینها به تو چه!؟ اینها گرفتاری های دوره زمانه ایست که ما توی آن گیر کرده ایم... دوره زمانها ای که برخی به اسم اخر الزمان و صبح ظهور حلوا حلوایش میکنند و برخی توی حجره های خود تو لمعه گیر افتاده اند و فقط بلند روزمرگی را صرف کنند، خیلی هنر کنند جمع شوند توی یک حیاط و به شیطان بزرگ دشنام دهند.

کجایی مرتضایی که میگشتی توی خط یک عمامه به سر پیدا میکردی و به ما می فهماندی محمد یعنی این! یعنی فهم شرایط زمان خود...

روزی به دوستی اهل فضل گ... این را تا اینجا نوشتم! ولش کردم... تا همین جا کافیست...

+ بنده وقتی رفتم از حضرت بانو خواستگاری کنم گفتم، فکر کن داری با یک آخوند پاسدار!!! ازدواج میکنی که نه آخونده، نه پاسدار!!! پس بشدت با طلبگی و ... موافقم شدید!

+ دلم تنگ سیدمرتضا بود همین!

+ مرگ بر ضد ولایت فقیه...