سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
40
یکرزمنده
دوشنبه 88 اسفند 17
ساعت 11:10 عصر
| نظر

دنبال یه سری فاکتور میگشتم، از دست دوسجون... رسیدم به یه آلبوم پاپکو آشنا؛

از نشریات قدیمی که واسه مجید زده بودند، چیزهایی بود...

ورق زدم... وصیت نامه رو دوباره خودندم... مثل همیشه قشنگ بود... کنار امضا تاریخ زده بود18/10/1365

یه چیزی دینگ دینگ میکرد... تاریخ شهادت روی سنگ مزار، روی زندگی نامه، روی ذهن ما و همه جا نوشته شده بود 7/12/1365

قصه ی آقا موسی علی نبینا و آله و علیه السلام افتادم...

و واعدنا موسی...

چقدر حیفم اومد که این مطلب مغفول مونده، حتا نزد ما...
+ یحتمل پست آخر سال باشه... نمیدونم دوباره قسمتم معراج میشه یا نه... نمیدونم... امروز زنگیدم... روضم رو که خوندم گفت فردا جواب میدم... امسال کلی گیر و گور دارم... کلی دلیل برای نرفتن... و یک دلیل برای رفتن...
+ آ خدا رزقمون کن... یادت میکنم ها!!!

-----

چندتا چیز خنده دار؛

چند وقت پیش جمعی جمع بودیم و از کرامات رانندگی هم میگفتیم... نوبت به ما که رسید کلن همه کرکره ها رو کشیدندی پایین!
نقل چینین است که چون شیخ یکرزمنده، سوار بر رخش کهنه سوار  اسمه   هیلمن!  -خدایش بیامرزد اندر  ذوب آهن دارد  زانتیا میشود!!! - داشتیم به سفر درون شهری میرفتیم که خودروی خدا بیامرز خاموش شد...
استارت افاقه ننمود ... اجبارن خبر به آقای پدر دادیم با یک نعش کش! بیاید سراغمان...
جمله بزرگان چون کاپوت هیلمن بگشودند... نعره ای زده و از هوش رفتندی... چون شیخ و مریدان به حال خویش بازگشتند، جملگی موتور هیلمن را بی دینام دیدیند...  دینام خدا بیامرز احتمالا در 4راه مرزداران  در یکی از دست اندازهایی که به همت عوامل شهرداچی خانه طهران کنده شده بود... افتاده و باتری ماشین هم چون بی نوا بی نا ماند  از کار کردن درماند و خلاصه  یکی از کل ها خفن رانندگی ما چنین گذشت... رانندگی با ماشین بی دینام!  (البته باور کنید خودم نفهمیدم دینام به اون گندگی و سنگینی که از ماشین کند که صداش رو نشنیدم!)

-------
چون یحتمل پست آخر سال اصلاح الگوی مصرف است؛ خنده دار دیگری هم عرض میکنم و التماس دعا دارم!

زن و شوهر چوانی! که متاسفانه از قوام ما نیز هستند و دستی بر دانشگاه الزهرا و ... دارند... اقدام به خرید دو عدد مسواک بسیار شیک! مینمایند یکی قرمز و دیگری صورتی!
این زوج فداکار قبل از تقسیم ، به صورت غریزی! مسواک خود را انتخاب و استفاده میکنند... مثلا آقای همسر مسواک قرمز را برای خانم همسر گذاشت برای ایکه قشنگ تره! و بلعکس...

اما! پس از چند روز متوجه میشوند که اینجا سوتی عظیم رخ داده! و هر یک از مسواک دیگر و ... (باور کنید بعد شنیدن این شاهکار تا چند وقت از دیدن مسواک احساس اشمعزار! بهم دست میداد!!! اگه درست نوشته باشم!)

-----

خیلی ...هستید،  اگه تحویل سال برای غیر از ظهور دعا کنید!!!

اگه هم کلن پست آخر ما شد و رفتیم و ... زبونم لال! برنگشتم! ما رو حلال کنید... ضمن اینکه 2نفر دیگه هستند که میتونند اینجا بنویسند... البته اونجا با موبایل دوستان رو میخونم اما فکر نکنم بتونم و برسم بنویسم... دعا این سفر آدم شیم  (آدم   رو چیز بگیره ولی جو نه!)

اللهم وفقنالماتحب و ترضی