سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
شرحی بر عرفه ی حسین از زبان فرزندش!
یکرزمنده
پنج شنبه 88 آذر 5
ساعت 10:59 عصر
| نظر

رَبِّ صَلِّ عَلَیْهِمْ زِنَةَ عَرْشِکَ وَمَا دُونَهُ وَمِلْءَ سَمَاوَاتِکَ وَمَا فَوْقَهُنَّ وَعَدَدَ أَرَضِیکَ وَمَا تَحْتَهُنَّ وَمَا بَیْنَهُنَّ
صَلاَةً تُقَرِّبُهُمْ مِنْکَ زُلْفَى وَتَکُونُ لَکَ وَلَهُمْ رِضىً وَمُتَّصِلَةً بِنَظَائِرِهِنَّ أَبَداً

اَللَّهُمَّ إِنَّکَ أَیَّدْتَ دِینَکَ فِی کُلِّ أَوَانٍ بِإِمَامٍ أَقَمْتَهُ عَلَماً لِعِبَادِکَ وَمَنَاراً فِی بِلاَدِکَ بَعْدَ أَنْ وَصَلْتَ حَبْلَهُ بِحَبْلِکَ
وَجَعَلْتَهُ الذَّرِیعَةَ إِلَى رِضْوَانِکَ وَافْتَرَضْتَ طَاعَتَهُ وَحَذَّرْتَ مَعْصِیَتَهُ وَأَمَرْتَ بِامْتِثَالِ أَوَامِرِهِ وَالاِنْتِهَاءِ عِنْدَ نَهْیِهِ
وَأَلاَّ یَتَقَدَّمَهُ مُتَقَدِّمٌ وَلاَ یَتَأَخَّرَ عَنْهُ مُتَأَخِّرٌ فَهُوَ عِصْمَةُ اللاَّئِذِینَ وَکَهْفُ الْمُؤْمِنِینَ وَعُرْوَةُ الْمُتَمَسِّکِینَ وَبَهَاءُ الْعَالَمِینَ
اَللَّهُمَّ فَأَوْزِعْ لِوَلِیِّکَ شُکْرَ مَا أَنْعَمْتَ بِهِ عَلَیْهِ وَأَوْزِعْنَا مِثْلَهُ فِیهِ وَآتِهِ مِنْ لَدُنْکَ سُلْطَاناً نَصِیراً وَافْتَحْ لَهُ فَتْحاً یَسِیراً

أَنَا الْمُسِیءُ الْمُعْتَرِفُ الْخَاطِئُ الْعَاثِرُ
أَنَا الَّذِی أَقْدَمَ عَلَیْکَ مُجْتَرِئاً
أَنَا الَّذِی عَصَاکَ مُتَعَمِّداً
أَنَا الَّذِی اسْتَخْفَى مِنْ عِبَادِکَ وَبَارَزَکَ
أَنَا الَّذِی هَابَ عِبَادَکَ وَأَمِنَکَ
أَنَا الَّذِی لَمْ یَرْهَبْ سَطْوَتَکَ وَلَمْ یَخَفْ بَأْسَکَ
أَنَا الْجَانِی عَلَى نَفْسِهِ
أَنَا الْمُرْتَهَنُ بِبَلِیَّتِهِ
أَنَا القَلِیلُ الْحَیَاءِ
أَنَا الطَّوِیلُ الْعَنَاءِ

وَلاَ تَسْتَدْرِجْنِی بِإِمْلاَئِکَ لِی اسْتِدْرَاجَ مَنْ مَنَعَنِی خَیْرَ مَا عِنْدَهُ وَلَمْ یَشْرَکْکَ فِی حُلُولِ نِعْمَتِهِ بِی
وَنَبِّهْنِی مِنْ رَقْدَةِ الْغَافِلِینَ وَسِنَةِ الْمُسْرِفِینَ وَنَعْسَةِ الْمَخْذُولِینَ
وَلاَ تُؤْیِسْنِی مِنَ الْأَمَلِ فِیکَ فَیَغْلِبَ عَلَیَّ الْقُنُوطُ مِنْ رَحْمَتِکَ


Glory be to Thee!
Thy path is smooth ground,
Thy command right guidance,
and Thou art a living, eternal refuge. 
میفرمود دعای عرفه ی امام سجاد مثل شرح است بر عرفه ی امامحسین، خوب این کپی پیس  افتخار داره! البت کاش میشدهمه اش رو درج کرد... هم بقدر تشنگی ...
شهدای عرفه|اصل قضیه محبت است
در نمازم سخن از زلف پریشانت شد 
ساقی آورد مرا باده  و حیرانت شد

هاتف از غیب ندا داد که این جامه بکن
جامه ی  زهد،  اسیرِ قدِ بالایت  شد

سحر از گیجی من هم به اشارت خندید
که یقین دار  که این باده،  نگهدارت شد

رند آمد که به مشتاقی شب رند شود
عجب! از رندِ خوش اقبال که در کارت شد

فرصتی ده، که دوباره به سر کوی رویم
گلِ گلدان دلم،منتظر چشمه ی چشمانت شد

...عاقبت فرصت دیدار میسر بشود، یا نشود
بشود البته، زیرا که ...
----------------------------
دیشب در جلسه [‌سران قوا]  که منزل احمد آقا بود امام آمدند. حالشان بحمدالله خوب بود. علاوه بر صحبت درباره‌ی موشک اخیر ما و خبرهای حول و حوش آن، من به محرومیت ما چند نفر ار جلسه‌های معنوی و عرفانی امام علی‌رغم جلسات متعدد با ایشان اشاره کردم. گفتم لازم است ماها را نصیحت کنید و تعلیم بدهید.
[امام] همان شکسته نفسی‌های همیشگی را تکرار کردند و گفتند نصیحت اینست که مثل من عمرتان به خسران و بطالت نگذرد. روی اخلاص تکیه کردند و گفتند شماها در خدمت اسلامید فقط مراقب اخلاص باشید.
گفتم همین نقطه‌ی اصلی اشکال است و برای پیدا کردن اخلاص باید نصیحت شویم. باز امام روی اینکه من هم چیزی ندارم و اینجا هم خبری نیست و امثال آن تکیه و شکسته نفسی می‌کردند. آشکارا نشانه‌های تواضع حقیقی را در چهره و حرکات امام مشاهده کردم.
-------------

دریافت نسخه PDF پیام به کنگره عظیم حج [ حجم فایل : 102 کیلوبایت ]