سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
یک دعانگار از جنس یک راهی!
یکرزمنده
دوشنبه 88 فروردین 17
ساعت 10:11 عصر
| نظر

سلام علی آل یس! / این قرن قرن غلبه مستضعفین بر مستکبرین است امام روح الله ش ر صلوات

می خواستم از اولش بگم، اما از اصلش میگم!! تا اولش!!

روحم فدایت

ü روحم فدایت!

نمیدانم تحویل سال،مقلب القوب را به کدام ذکرخواندی؟
به خاک
فکه -چون خاک کوچه بنی هاشم- جمع خادم و عاشق را غسلِ تیممِ عشق دادی؟
در
سه راهی شهادت، بخت کدام شیدا را به شهادت تحویل کردی؟
در
شرحانی تو بودی که دست اعجاز آمیزِ عشق را از آستین خاک بیرون کشیدی تا معجزه ی ید بیضاء منحصر موسی نباشدو کجا میهمانِ کدام کاروان بودی؟

یا در معراج بودی و بدست امامت شانه های هق هق آلود زائران را آرام میکردی! و رنگ سبز معراج را پررنگتر میساختی؟
اروند را به کدام کلمه فرمان دادی! تا چنین بی تاب صف دریادلان شود! و رودوحشی در کنار شقایق های سوخته رمزجاودانگی طایفه ی بلبل باشد.

نخل بی سر ، چون نفخه ای قدسی ببیند، بار میدهد. تا مریم تنها باردار عجیب روزگار خویش نباشد، و کدام بار، مثمرتر از میزبانی میلیونها منتظرقرن21ای!

شلمچه، هنوز مقدس ترین قدسِ مقدس ماست! که معجزه ی قرن از او آغاز شد و این آخری در غزه ظهور کرد! پس عالمِ شلمچه، همان وادی طوریست که هنگامه ی ورود کفش حتی اجازه ی اقامت در آسمانش را هم نخواهد داشت و کفش که نماد تعلق است باید با تمام تعلقات دیگر قلبی دور ریخته شود!

آنجا بودی وقتی همه بودند...دایت!
ندبه
و عهد معراج را به کدام بهانه تقدیم محضر تو کنیم،
که میدانیم حضورت درعالم آسمانیان پهن است، و ما
غافلان همیشگی میدانیم، که حضور مجسم را هر قدر هم اثر باشد، اما این اثر روحانی ست؛

که دل زنگار گرفته را
به
قرآن ناطق در محضر شهید جلا می بخشد.
واین یعنی نور سبز معراج.
در شامگاهِ تیره ی عهدِ ابتلا، صبحگاهمان تیره است اگر تو نباشی!
و
این بضاعت مزجات اهل ضُر است،که عزیز شان تویی؛ یا ایها العزیز!
و جز به تفقد وتصدق از تو، دل پناهی ندارند.
روحم فدایت باد.

ü روحم فدایت!
هویزه
عطرِ سید را به سیادت کسی گره میزد، که هم سان سیدالشهدا بر پیکرش به نعل تازه تاختند، و این نعل یا به دست اسس اساس الظلم تازه میشود،
یا هزار چندصد سال بعد به دست
اشیاعشان، به شنی تانک! تو بگو کدام نعل بیشتر گوشت را اربع ارباع می کند! اینجا هم هر کس به آنچه داشت، زد!، فرانسه و آلمان و روس و جمع چارقد به سران و خود شیطان بزرگ... هر که؛ هر چه داشت و هر که داشت، داد. روحم فدایت روضه ی علی اکبر های ما هم داغ بر دل روح خدا گذاشت، دیدی آخری ها کمرش شکست!
اما آنچه مهم است، قِلت عدد و کثرت شهامت و عظمت همت و بلندای طبع و

عشق است ،
که میشود

عطای دنیا را به
شهوت و شهرت و شوکت بخشید
و
شعور و شهامت و شجاعت و شیعه بودن را به جان خریدن
و
در
قاف تاریخ
عند ملیک مقتدر جای گزیدن است!
و عشق را باید در
هویزه چنین معنا کرد. مگر با "نجیب" اهل سیستان آشنایت کنند تا بدانی همتِ از سیستان تا بوستان آمدن هنوز هست!
و من در پاسخ به آن کودکی که در آغوش پدربزرگ، جشن 2سالگی در معراج نه که بر مزار پدرش که
پاسدارِ شهیدی است -مرزبان ایران زمین- از تبار
یستانی ها، جز به بوسه ای ریا آلود! چه میتوانم داشته باشم،
چه دارم!
-من باید آسودگی را برگزینم یا هجرت را به شوق بخرم! تو از کدام طایفه ای !
میروی یا میمانی! و تو با من چه میکنی! قلبم را به خویش وا میگذاری یا او را آنگونه که باید می بری! من چه میکنم می مانم یا می روم!-
روحم فدایت تمام قلبم را بریا تو خالی کردم! به نیت عشق!با قلبم همان کن که میخواهی!
ü روحم فدایت!

تمام کانال های فتح المبین را هم جستجو کنیم و در تمام رمل های فکه بخزیم و در تمام گلایه های شرهانی قمار عشق به گلِ نو رسیده ببازیم!
تو
همیشه ی حاضری
و ما مدعیان غافل
و چه کسی میداند که چه کسی میداند!
ü روحم فدایت!
غبار غم از "صعودی" بیاید یا از "خلیج نشینها" یا از غربت عراق! دوایش چیست!
جز آنچه که بدان در
طلائیه آفتابمان دادی! و لو به لحظه ای. از عنایت کاروانیان که نداستم از کجای محروم سرا بودند که چنین بیدل آمده بودند !
ü روح فدایت!
چه بگویم که خاصیت ذهن مشغول ما در گذر زمان، پاک میکند خاطراتی را که باید تا ابد به ذهن حک بماند و
چاره زدوندن هر غیر از قلب،
از جز تو، جز تو نیست!
و از ازل هیچ غیری در قلبم نبود مگر آشنا
!
ü روحم فدایت!

میدانم غمِ صفِ طویلِ مدعیانِ شیدایی، طولانی
و جمع نرد
عشق بازانِ متجافی قلیل
ازجمع مدعیان عاشقی اندک

و ما!
در کدام صف و به کدام دیده و به کدام مقام منتظریم!
به عصمتش که چه کرد امام رئوف با معراجی های معراج!
کاش تمام این 20روز را فقط مینوشتم، که چه حیف شد ننوشتم، و چه خوب شد ننوشتم! و دیدم!

<**ادامه فقط برای اهل ...**>

پ.ن:

i. کلی مطلب مونده، اینجا بنویسم یا هیچجا!
ii
. میگفت: کاش مثل وقتی هر شب میل باکسم رو چک میکنم، چک کنم ببینم، میلم هنوز به سوی اوست! من هم هر شب میل باکسم رو چک میکنم، تو چه میکنی!
iii. امروز وقتی بهش گفتم، میخوام ک.ت.ب.امین رو رسما درخواست راه اندازی بدم، و مقرش هم دور پردیس باشه، کلی خندید! حتی وقتی با هم رفتیم دور پردیس امتداد خوندیم روش نمیشد! استدلالش مثل وبلاگ ننوشتن حاج آقا... بود، 10روز رو مخش راه رفتم تا تصمیم گرفت در موردش فکر!! کنه!!!
iv
. عرض میشه، کلی پیامک فرستیده بودن که سلمان رشدی ترور شد!!!
اولا: اگه راست باشه، ترور نه اعدام!
ما: همچین آدمی همون روزی که پیام امام روح الله صادر شد مرد! 3یما: این خبر صرف نظر از جنبه ی راست و دروغ بودنش: به نظرم جزء حساسیت سنجهاست و ...
v. امروز میثم رو تو اتوبوس دیدم، حال مادرش بهتره، خیلی بهتر، خیلی خوشحال شدم! ولی به روی خودم نیاوردم!
vi
. واسش دعا کنیم! خیلی!!
vii. کاش میذاشتی ماجرای دورببین رو محک کنم! نذاشتی، محک خوبی میشد برای شیپور شدن یک لنز!! - با تو هم کار دارم! باید بافرت رو خالی کنم!
viii. اما شما؛ برای مغز او دعا کردم! شما برای قلبی مریض دعا کن! برای دوقلب مریض! و از شقشقیه بنویس و طایفه ی بی وفایان!
ix. نمیدونم پر خروس ت رو باور کنم یا ...
x. مثل میشه ساکتی، خاموش، آنانکه در پس شنیده چنان مرده خفته اند .... اصلا بصلاح نیست.
xi
. نمیدونم چرا باید هنوز به این فکر کنم، چرا همچین شد، راستی تو قولی دادی و در د ترین لحظه ای که لازم بود کمک کنی دیگه در دسترس نیستی.
xii
. و برای تو ( ...! )
xiii. با تو و خطتت کار دارم! امروز 12هزاتون ماژیک و کاغذ خریدم! باهات کار دارم! یه سر بزن!
xiv
. گل پسر؛ دیگه سراغ "سبو" رو از کسی بگیر که .... اما خبر آمد خبری در راه ست!
xv. از اینکه باعث میشی هر شب یا نذر قدیم سجاده نشینی بیافتم! تشکر+14صلوات برای فرج.
xvi. پسر خوب وقتی میگم یه محافظ بخرید برا اینه که با اون برقی که شما از یه پریز میگیرید، کابل به اون ضخیمی از توکار ذوب نشه! 000خدایا یه وقت کابل ما رو از بیخ ذوب نکنی!!
طع قطع شیم!
000
xvii. امروز پانوشتی طولانی شد برای خیلی ها! اما برای تو ای اصل همه چیز.
 

 

ساقی! ملول  شدم از پیری دلم
مولا مگر نظر به منِ رو سیه کند!

به عصمتش ، که چه کرد امام رئوف با بچه های معراج!