1-- سلام
1-- سلام
2-- آقا جون قیمت مقطوعه، حتی تو بگو 100تومن، همین که گفتم.
- بیخیال نمیشد! رندش کن بده بریم دیگه! دمت گرم!
-یه هو مغازه دار اومد این سمت ویترین و دست مشتریش رو گرفت و بردش بیرون.
-ترسید، گفت عجب آدمی هستی خیلی خوب همون که تو میگی ، بده برم.
-جوون همونطور که با یه دستش درب مغازه رو بست و با دست دیگش که از جیبش در اومد کلید رو توی قفل مغازه میچرخوند، گفت: عزیزم، من بعد از نماز در خدمت شما هستم! اگه هم میخوای مسجد500متر پایین تره!
همونطور که از هم دور میشدن، یکی زیر لب ذکر میگفت و دیگه غر میزد
شیطان هم مانده بود که بگرید یا بخندد
3-- به هر حال، ارتباط با قرآن را، نماز اول وقت را، قرآن خواندن هر روز را، توجه و ذکر و استمداد از خداوند را، متوسل شدن در آن جاهایى که کار مشکل مىشود، آن جاهایى که بار سنگین مىشود و از خدا طلب کمک کردن، اینها را فراموش نکنید، اینها بسیار مهم است.
4-- صدای زنگ کاروانی دلها را میلرزاند، گوش کن
5-- 5تا صلوات فقط برای فرج (راستی تو قرآن دیدم که فرموده حضرت عیسی علی نبینا و آله و علیه السلام در دنیا و آخرت آبرو دارند (وجیه)، خدایا به آبروی عیسی مهدی روحی فداه ما را برسان)
همین