سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
نور
یکرزمنده
شنبه 87 خرداد 25
ساعت 11:8 عصر
| نظر بدهید
برق چشم هام

وقتی با بچه ها حرف میزنم آخرش به همه میگم مواظب برق چشاشون باشن.

ولی نمی دونم چرا هیشکی نمی دونه که برق چشم یعنی چی( یا لااقل همه نمی دونن).

خوب من می خوام اینو واسه همه بگم:

می دونی تو بهش میگی جمیع همه ی خوبی ها.

 آخه آدمای خوب و میشه از توچشاشون شناخت وقتی یکیشونو میبینی خوشت میاد

قشنگن  خوب معلومه وقتی ادم خوب باشه همه میفهمن خوبه اصلا نمی خواد

بگه که من خوبم  . خودش معلومه . تو وقتی یه گلی رو میبینی ، بوش خوبه،رنگش.

اصلا اگه از پشت شیشه هم گل محمدی رو ببینی دلتقنج میزنه . خوب خودش میگه بیا

 منو بخر . دنبالش نمی گردی خودش میکشت توگل فروشی .

نمی ری تو سطل زباله دنبال گل بگردی که . ادم های خوبم همینطورن

خودشون معلومن هر جا میرن بو میدن بو کن . یه وقت که رفتی مثلا یه امام زاده بو کن

بوی گلاب میده . نه اینکه گلاب بزنن ها چون یکی از اونجا رد شده که ادم خوبی بوده

اصلا اون کسی که بدنش رو اونجا امانت گذاشتن خودش گله. بو میده . اونایی هم که اونجا

میرن گلن بو دارن ادم وقتی میبینشون هوایی میشه . دوس داره مثه اونا بشه . خوش بو

خوش رنگ . خوش قیافه . اصلا نمی خواد بیرون بره .

پس میره خودشو اول می شوره . صورت هامون رو هی باس بشوریم

چشم ها که همش آدم های خوبو نمی بینن ، پس غبار میگیرن هی باید شتتشون . آدم همش

که به خوبا سلام نمی کنه . با خوبا دس نمی ده .پاش که همیشه تو گل فروشی نیست .

پس باید مرتب اون ها رو بشوری . خوب آدم باید اول از رو شروع کنه تا به باطن و قلب برسه.

پس هی وضو میگیره . دیدی وقتی خودتو میشوری بعد از اینکه تموم شد هی می خوای

خودت رو ببینی. سرت و شونه میکنی . خوشت می اد. خودت خوشحالی که قشنگ شدی.

وقتی یه کی رو پیدا می کنی خوش صحبته . حرف مفت نمی زنه . همش غر نمی زنه. همش

نمیگه مانتوم  چقدره . کت شلوارم رو از کجا خریدم .و ...  به جاهایی که باید همه برن هم بات صحبت میکنه.

هی دوس داری پیش اون بمونی باش حرف بزنی . اگه یه وقتی تو پرت وپلا گفتی داد زد ناراحت

نمی شی.خوشت میاد. چون خوبه

خوب وقتی همه خوبی ها رو جمع کنی میشه نور میره تو چشمت . تازه نگاه که کردی میبینی بینا شدی .

تازه از کوری در اومدی . دیدی اونهایی که نمی بینن چطوری راه میرن . با وسواس راه میرن . حتی اگه

یکی هم دستشونو بگیره مطمئن راه نمی رن . ما هم الان کوریم ( خودمو میگم ها ) . هی دست مونو میگیرن

اینور اونور میبرن . بعد که ادرس چشم پزشک و دادن اون میگه باید سلام کنی به نور تا بیاد تو چشمات . تا بینا بشی

بعد سلاممیکنی . به چی شد . چشمت باز میشه . سلام اسم خداست آخه . نور هم از خداست . نور که میگم

نور چراغ نفتی نیست ها . اون آتیشه . داغه . میسوزونه که خاکستر بشی  . خاکستر جاش تو خاکروبست.

ولی نور نه دود نداره تا چشات بسوزه .داغ نسیت خنکه دیدی وقتی میری گل فروشی هواش از بیرون

توفیق داره خنکه . این نور نمی سوزونت ذوبت میکنه تا دوباره قالبتو خودت انتخاب کنی. خوبمعلومه وقتی

آدم چشمش باز باشه . ببینه می خواد شکل خوبا بشه . معلومه دیگه یا می خواد مثل گل سرسبد کائنات بشه

یا مثل گل گل سرسبد کائنات . پس چیکار میکنی میری میگی " الله نور اسماوات والارض " عجب دلت قنج میزنه.

اینهمه زندگی کردیم کور بودیم . کر بودیم . "الله " رو نمی دیدیم . چون نور نداشتیم . ولی حالا به نور رسیدیم..

بعد خودش واسه نور خودش مثال میزنه " مشکاه " تا آخر که می خونی می بینی وه همه جمع شدن تو تو زجاجه

چراغ دانه  پره چراغه پره نوره - نورهای مقدس در هم - گل سر سبدش فاطمه است . نورِ. اصلا واسه همینه که

خدا نور زهرا رو قبل خلق کنه ....