جدی نگیرید!
عجب مشتی تو هم ریشت سفیده
سفیدِ آرده یافیلم جدیده
یا نه از بوم نقش و طرح و آرته
2رنگی این روزا انگار تو چارته
عجب شالی، چه رنگی، وَه چه نقشی
رو مُد می گردی انگار! بَه چه نقشی
هنوزم وضعِ روزت، روزِ روزِ
تنور پارلمانی خوب میسوزه
تو20سالی که نون وآب نداشتی،
فقط رو بوم، گلِ قالی میکاشتی؟
هنرمندا عجب رسمیه حالا
هنرمندا زدن تو کار بالا
مثه آرتیستای انبوه سازی
یا نه دانشجویی که رفته بازی
تو کارتت، شارژِ شارژِ توپه توپه
ایرانسل طرح سبزه داده روگیشه
اینا قرآنِ سبزه روی نیزه
مسلمانان بهوش اززخم تازه
میگم حالا که آراءو گرفتی
غلفتی رفتی مجلس، جاگرفتی
اگه تاریخِ روزت، باز جدیدشد
اونی که سهم داره، بی نصیب شد
دوباره بحث استعفا و رفتن
نری سید بااستعفا، تو بی من
یادم اومد همون روزای شلوغ
همون تیرماه نامردی و دروغ
بکامت داشتی سید،یک زبونی؟
زمون اون زبونی،بی زبونی؟
حالاکه آسیابش آب نداره
شن دشمن، نیاز به آرد نداره
مشاورها وزیرا، سربزیرا
دیگه خط هاشون م آنتن نداره
دیگه لاستیک حمله دود نمیشه
خروج ازحاکمیت سود نمیشه
حالا کاندید شدی بعداز زمانی
نبودی رو زمین انگار زمانی
تو این 20سال وخوردی، خورده
داشتی بجز شیشه ،تو انبار هم میذاشتی
میگم طرحات همه بکر جدیده
کی گفته حرفه ومردم فریبه
همه بکره همه طرح های بالا
مشابه عمرا واصلا،محالا
توکارانتخاباتی وتبلیغ
عجیبِ سید ما ها وتخریب!
از اون روزای جنگ دود و غزه
ندیدیم رو زبونت حرف تازه
یا نه وقتی که استعفا نوشتی
گمانم بند و آب دادی تو مشتی
اگه میگی مرید اون مرادی
ولایت رو قبول داری حسابی
نکردی باخبر روح خدا رو
از استعفای نامردی و نارو
بگو از اولش حرفت کدومه
مجاهدکیلو چند اون دروغه
منافقهای فت و بس فراون
بچرخون چشماتو ای مردِحیرون
هنرمندی!عجب بومِت جدیده
گواشِ نقشت این سری، مردم فریبه
خیالت گفتمانی نو نوشتی
کی گفته این ها رو هم تو نوشتی
یا طرح محمودِ یاحرفای تو
گوگل سرچ کردی جونم، یا که یاهو
...؟
دلاری چند تومن بود بوی اون روز
نگفتی که خطرناکه همون روز!
میگفتی زنگبار و مال، سومالی
گوام و مالی، قفقاز یا که شیلی
یا امریکای لاتین و اهل جنوبش
چاوز، موگابه و رسم و رسومش
اینا ازجمعِ جامعِ جهانی
درجه 20ها اند، پس بیخیالی
3-4تاکشورگوگور مگوری
شدن جامع جهانی و اصولی؟
یا وقتی امنیت تعطیله غزه
باید ترسید هنوز از حکم تازه
میخوای آب های سنگین اراکی
بشن هم وزن حرفای اضافی
سلام ای مردخندان جماعت
محمدخاتمی با سعادت
همون که از برای نشر قرآن
داده دست با زنای نامسلمان
عجب! چه دسته گلهای جدیدی
چه جُک های جدیدی، چه نویدی
یه روز دانمارک و روزی محفل تو
یقینا رسمش اینه ،رسم ناتو
اینم از حامیان آقا سید
که دم دادند، بر گفتار سید
دگر از سبزوار خوب و دانا
آقا محسن گُله، مرد توانا
و یا مهدی که شیخ مصلحان است
هنوزم وسط میدان عیان است
همه دنبال این اند تا که محمود
بزیر آید ز اوج خدمتش زود
کجابودیم ، شهری رفته سید
جماعت آمدند دنبال سید
زنی بودش ضعیفه ناتوان او
که میترسید از رنج جوان او
به زاری خواست آن زن،هم جوانش
ز سید میرحسینِ پر توانش!
خبر آمد به روزی، روز دیگر
که آن زن بود، از اول بازیگر
تاتره سیدا ، یا فیلم جنگی
عجب روشنگرِ خوب و زرنگی
خلاصه از اطالاتِ کلامات
کنم کوتاه از سید این کرامات
دخیل سبزتم، سید عزیزی
خودت نیستی ولی واسم عزیزی
بیا سید کمی چیزه! یه چیزی
بجای چیز بگو حرف تمیزی
زتبلیغات ، اسپانسرها و آدم
بگو من اکبرم از نسل خاتم!
ghalamak.parsiblog.ir یکرزمنده
پ.ن:
1- حرف آخر
2- برخی از بند ها چیز شد!!!
3- باور کنید، بنده شاعر نیستم، فقط اون روز که آقای چیز اومد دانشگاهمون، و پرچم های سبز یافاطمه الزهرا زیر دست و پا موند شب نشستم به نوشتن و به مرور و در برخی مناظرات!تکمیل شد
4- خوشحال میشم نقدهاتون رو بخونم!
5- جهت فرج ولی الله الاعظم 5تا صلوات