سلام...
به همين سادگي از تو گاهي سخته روزگارم چه كنم دست خودم نيس دل ديوونه اي دارم
به همين سادگي از تو گاهي دلگيرم و غمگين
مث برگ بي پناهي ميام از شاخه ها پايين
به همين دليل كهنه كه تو چشمام يه غروره
بين مون يه دنيا حرفه دنيايي كه سوت و كوره
منُ بشكن و پس از من جاده رو طي كن و رد شو
تامنم عشقُ بفهمم نازنينم گاهي بد شو
گاهي بد شو تا بميرم تو ترانه جون بگيرم
قفس صدامُ بشكن من يه گنجشك اسيرم
پر عشقم و اسارت پر احتياج و طاقت
منُ پيدا كن و بشكن يه دروغم يه حماقت
به همين سادگي از تو گاهي دلگيرم و دورم
من يه ديوونه ي تنهام من يه عاشق صبورم
(عبدالجبار كاكايي)
يا حق