• وبلاگ : قلمك
  • يادداشت : پيرمرد و بچه!
  • نظرات : 2 خصوصي ، 4 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + ... 
    در ضمن دلم نيومد بدون مادر به عزايش بنشينم:
    + امام اول دست هايش را بسته بودند.
    همسرش از حرارت آتش مي سوخت، ميگفت: "يامحمد"
    + امام پنجم. هر وقت از حرارت تب مي سوخت، با صداي بلند ميگفت: "يا فاطمه بنت محمد"