وبلاگ :
قلمك
يادداشت :
معراجنامه –قصه ي پنجم (که من ز قافله ي بي ترمزان جدامانده)
نظرات :
2
خصوصي ،
9
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
محسن
سلام
چطوري پيرمرد، گيرم هوس عشق بسر داري / دارم همه آنچه زير سر داري
چخبر از رفقاي امين ت؟
پاسخ
سلام / پيرمرد باباته! گيرم دل شير داري / شيري مگرم اسير داري !!! سرشان به باده گرم است و هواي حالشان خوب