سلام
اي غرب باوران در پي غصب حکومتيد ؟ گوساله هاي فلسفه در طور مي بريد؟
يا در پي جدايي دين از سياستيد؟ اين آرزو چو خاطره در گور مي بريد
مائيم از تبار شهيدان کربلا بر جبه تلاطم ما، داغ ننگ نيست
ما فتنه را به سرخي خون دفع مي کنيم ما را به دفع مکر شمايان درنگ نيست
مردان روزگار شبيخون نمي خورند وقت علاج واقعه ، درخون تپيده اند
هنگام رقص مرگ من آتش به پا کنيد پولاد را ،علاج عطش آب ديدن است