• وبلاگ : قلمك
  • يادداشت : احمد و حيدري نبود ، اگر نبود فاطمه
  • نظرات : 0 خصوصي ، 3 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + يكرزمنده 

    آتش فرا گرفته دري را پر از اميد

    ميخي كه سرخ گشته از لجاجت مردان نانجيب...

    بر خاك كوچه ي تاريك شهر شوم

    مانده هنوز تكه اي از چادر خاكي آن بانوي طبيب

    كودك به سالهاي ديگري بزد با سنگ

    محكم به آن سري كه بود بالاي ني هاي نانجيب

    ----

    اميدوارم خدا -به قول امامون- فهم و درك جايگاه در ايت عهد بلا و ابتلا رو بهمون بده

    و تشكر از تصميم به آرشيو سازي و اگه اينها هم نشون برخي از جماعت چشم بسته نشه و برخي كه هنوز باورشون نشده كه ما اكنون در 1400سال قبليم....... و فردا عاشوراست و اليس صبح بقريب